نگاهی به پیشینه ی صنایع دستی ایران
در عصر فلز، با وجودی که به تدریج ساخت آلات و ادوات ریختگی برنزی و مسی رواج یافت، معهذا هنوز استعمال ابزارهای سنگی بر انواع مشابه آن غلبه داشت و تهیه و استفاده از ظروف سفالین نقاشی شده معمول بود و بافت انواع منسوجات ظریف و نیز طلاکاری و ساخت اشیای زرین رونق و رواجی در خور داشت. با فرارسیدن عصر مفرغ که حدود ۲۷۰۰ سال ق.م. دگرگونی چشمگیری در تمدن سراسری آسیای غربی به وجود آورد، به موازات پیشرفتهای فنی که نصیب دست ساخته های ایرانیان شد، کیفیت زندگی مردم نیز به دلیل برخورداریشان از مصنوعاتی که زندگی راحت تری را ممکن می ساخت افزایش یافت.
در همین دوره مهره های زینتی توسط استادکاران ساخته می شد، ابزارهای سنگی در شمار مصنوعات کارگاهی در آمده و ظروف سفالین به وسیله ی چرخهای کوچک مخصوصی که با دست گردانده می شد، تولید و طبق اصول و قواعدی منظم در کوره های سربسته چیده می شد و حرارت میدید تا به خوبی پخته شود.
نزدیک به ۱۲۰۰ سال ق. م آهن به جای مفرغ برای ساختن اسلحه و ابزارها و تا حدودی زینت آلات به کار گرفته شد و بناهای آجری مرتفعی در نقاط مختلف نظیر «استرآباد» و روی سکوهای بلند برپا گشت. یافته های باستان شناسی که حاصل حفاریهای انجام شده در ایران است، از جمله دلایل دیگری است که می تواند تکمیل کننده ی اطلاعات ما نسبت به پیشینه ی هنرها و صنایع دستی ایران در دوران کهن من جمله قبل از تاریخ مدون ایران باشد.
نخستین اکتشاف بزرگ در باب صنعت پیش از تاریخ ایران به وسیله ی "ج. دومرگان" ر شوش انجام شد که اشیای مکشوفه هم دارای تنوع زیادی است و هم از کثرت قابل ملاحظه ای برخوردار است. در این اکتشاف، اشیایی به دست آمده که متعلق به اوایل دورهی مس است و تبر، سوزن، اسکنه و آینه های مسین که از درون مقابر به دست آمده نشان دهنده ی استفاده ی مردم این دوره از فلز مس است.
در این دوره هم چنین پارچه هایی که با الیاف مختلف بافته شده، به دست آمده؛ ولی به نظر می رسد که بزرگترین صنعت ایرانیان در این دوره سفالگری بوده، برای آنکه تولید سفالهایی با چرخ و به شکل آبخوری، کاسه های غذاخوری، دیگهای پخت غذا و گلدانها و ظروف با لعاب قرمز صیقلی رواج داشته است. افزون بر این، طی حفریات شوش، گردنبندی نیز به دست آمده که از گوش ماهی و سنگهای مختلف ساخته شده، به انضمام انگشترهایی با نگین گوش ماهی و مهره هایی که اکثرأ سنگی و به شکل حیوانات با دکمه های مسطحی است که در وسط یا روی دسته ی کوچک آنها سوراخی تعبیه شده است.
با وجودی که در این دوره بیشتر اشیاء از سنگ ساخته میشد، ساخت تبر، بیلچه، و سلاح های مختلفی به شکل سلاحهای تولیدی مردم بین النهرین یعنی از مس، در ایران رواج داشته و از استخوان و فلز برای ساخت وسایل مصرفی مختلف استفاده می شده و اکثر تولیدات منقوش بوده است و شباهت زیادی بین اشکال و نقوش ساخته های فلزی و نقش مصنوعات سفالی به چشم می خورد. در حفریات انجام شده در دو کیلومتری جنوب غربی تخت جمشید، سفالهایی به دست آمده که نقاشی و تزیین شده و تقریبا به نازکی ظروف چینی امروزی است و بهترین دلیل ترقی و تکامل صنعت سفال سازی در دوره ای است که ظروف به آن تعلق دارد. همچنین از "تپه ی گیان" در نزدیکی نهاوند سفالهایی به رنگ قرمز و زرد به اضافه ی خنجرهای فلزی حکاکی شده ای به دست آمده که متعلق به ۱۳۰۰ تا ۱۱۰۰ ق. م. است.
گیرشمن در حفریاتی که در "تپه ی سیلک" داشته، موفق به کشف اشیایی مربوط به ۲۸۰۰ الی ۲۷۰۰ ق.م. که شامل انواع سفالینه های دست ساز و تولید شده با چرخ سفالگری است، شده که از طریق شباهت آنها با اشیای به دست آمده از سایر نقاط میتوان تمدن یا تمدنهایی شبیه و نزدیک به آنها را در مناطق دیگر کشور حدس زد.
اریک اشمید» که هنگام حفاری اطراف دامغان امیدوار به کشف هکاتوم پیلوس یا شهر صددروازه (نزدیک دامغان فعلی) بود، اگرچه موفق به کشف بقایای شهر موردنظرش نشد ولی به مجموعه ای از مهمترین آثار صنعتگران سه تا دو هزار سال ق. م. دست یافت. سفالهای به دست آمده توسط اشمید شامل کوزه های بزرگ در اشکال هندسی و دارای لعاب قهوه ای روشن و کرم است و اکثرا به وسیله ی چرخ ساخته شده و گویای ظهور فن لعاب دادن سفال در ایران پنج هزار سال قبل است. همچنین کشفیات اشمید حکایتگر آشنایی مردم آن دوره با فلز مس است و بیشتر دست ساخته های مسین شامل سنجاقهای مسی، خنجر، گرز، دستبند و امثال آنهاست. گفتنی است که ضمن کشف اشیای طلایی و نقره ای، به ویژه زینت آلات زرین، فنجان، مجسمه های حیوانات مختلف از نقره و مانند آن گویای دسترسی و استفاده ی مردم آن دوره به فلزات گرانبها است و شواهد دیگری در دست است که نشان میدهد ایرانیان آن زمان در فلز کاری، ساخت مصنوعات مختلف مانند هاون، مجسمه، انواع تسبیح و غیره از سنگهای مختلف مهارت بسزایی داشته اند. اشمید طی حفاریهایی که در سال ۱۳۱۳ ه. ش. در نزدیکی تهران انجام داد نیز به کشف آثاری مشابه آنچه در دامغان یافته بود، توفیق یافت؛ با این تفاوت که سفالهای مکشوفه در حفاری اخیرالذكر اکثرا دارای نقوشی هندسی به رنگ سیاه و سطحی صیقل یافته است و با گل آن، گیاهی مانند کاه مخلوط است.
در پی کاوشهایی که در سال ۱۹۴۷ میلادی (۱۳۲۵ ه. ش.) در زیویه – در نزدیکی سقز - به عمل آمده، گنجینه ای از اشیای زرین و مفرغی و محصولات تهیه شده از عاج به دست آمده که به حدود قرن هفتم ق. م یعنی آغاز دوره ی حکومت مادها تعلق دارد. همچنین در کاوشهای حسنلو - در ۸۵ کیلومتری جنوب ارومیه - جام طلایی که بر سطحش صحنه های اساطیری حکاکی شده و به قرون ۱۴ تا ۸ ق. م. تعلق دارد، به دست آمده است.
بدون تردید جام مارلیک و دیگر آثار فلزی کشف شده از چراغعلی تپه مارلیک تپه) - واقع در ۱۴ کیلومتری جادهی رودبار به رشت - را که توسط گروه باستان شناسی ایرانی به سرپرستی پروفسور عزت الله نگهبان به دست آمده، می توان نشانه ای بارز از مهارت فلزکاران ایرانی در حدود دورهی حکومت مادها و حتی کمی پیشتر از آن در ایران دانست، ضمن آنکه براساس مدارک و اسناد موجود و نیز آثار مکشوفه می توان سفالگری دورهی مادها را نیز هنری شاخص و دستبافی آن دوره را نیز "هنر – صنعتی" مهم تلقی کرد.
ابزارهای مفرغی حکاکی شدهی لرستان، انواع سلاحها، ابزارها و وسایل کشاورزی، وسایل تزیین، اشیای آیینی، انواع دهانه و مالبند و دیگر ابزارهای مخصوص اسب و گردونه، توتمها و بتها، سنجاقهای مفرغی با سری درشت و مزین به شکل سر و شاخ چهارپایان و امثالهم از هنرهای سنتی و صنایع دستی شاخص ایرانیان در هزاره اول قبل از میلاد است که بر اساس قراین موجود احتمالا توسط نخستین مادهای تازه وارد به ایران به وجود آمده است.
نظر خود را ارسال نمایید
توجه: کد اچ تی ام ال ترجمه نشده است!